فقرزدایی آموزشی در قرن ۲۱:‌

فقرزدایی آموزشی بنا به نظر اکثریت اقتصاددانان از مهم ترین ستون های کاهش پایدار فقر وو نابرابری محسوب میشود اما در قرن ۲۱ تعریف مفاهیم (‌آموزش با کیفیت )‌ و (‌فقر آموزشی )‌ به کلی دگرگون شده اند .این دگرگونی محصول (‌ رشد جهش وار اینترنت )‌ .( شتاب بالای تحولات علم و تکنولوژی )‌ و نیز (‌ در هم تنیدگی شدید جوامع ) است . ۲ عامل نخست .جنبه اقتصادی تعریف ( فقر آموزشی )‌ را زیر و رو کرده اند و عامل سوم . جنبه اجتماعی این تعریف را دگرگون ساخته است .

پس از این مقدمه به اجمال می توان ۴ جنبه کلیدی ( فقر آموزشی )‌در قرن ۲۱ را به این شکل برشمرد :‌

۱- محرومیت از شوق یادگیری :‌

با توجه به اینترنت سرع و ارزان که سهولت دسترسی به انواع دانش را به ارمغان آورده ماموریت اصلی مدارس قرن ۲۱ ایجاد شوق و یادگیری است . بنابراین مدارسی که صرفا بر تزریق دانش و محفوظات به مغز دانش آموزان متمرکز هستند حتی اگر مدارسی لوکس با شهریه های گران باشند دانش آموزان خود را زیر خط فقر آموزشی نگه میدارند .همچنین مدارس نوسازی که در مناطق محروم ساخته می شوند اما در طراحی آنها به المان های افزایش شوق یادگیری دانش آموزان توجهی نمیشود ( چه المان های سخت افزاری مربوط به طراحی و زیباسازی مدارس و چه المان های نرم افزاری مربوط به کیفیت معلم و کیفیت محتوای آموزشی )‌ تاثیر اندکی بر فقرزدایی آموزشی خواهند داشت .

۲- محرومیت از تنوع و خلاقیت آموزشی :‌

آن دسته از ساختارهای آموزشی که متکی بر ساختار یکپارچه و متمرکز در حوزه تعیین قوانبن مدیریت مدارس . شیوه استخدام معلمان و چارچوب تدوین محتوای درسی هستند .صرفا فقر آموزشی را توسعه می دهند .در کشورهایی با این نوع از ساختار آموزشی که سرکوب گر خلاقیت مدیران و معلمان مدارس است .مدارس به سرعت مرجعیت آموزشی کودکان و نوجوانان را از دست می دهند و آن را به ( اینترنت )‌واگذار می کنند . به این ترتیب بخشی از فقرزدایی آموزشی .به مجوز دادن به خلاقیت مدیران مدارس مناطق محروم در حوزه انتخاب معلمان ارتقا و توبیخ معلمان و نیز طراحی محتوای آموزشی بومی جذاب و سازگار با شرایط اقتصادی – اجتماعی هر منطقه مربوط می شود .

۳- محرومیت از مهارت های غیر شناختی ( non-cognitive skills) : 

در قرن ۲۱ با توسعه سریع دانش های مختلف از یک سو و دسترسی فراگیر اینترنتی به این دانش ها از سوی دیگر ( بهره وری اقتصادی )‌ناشی از حفظ بودن پایتخت کشور ها یا بلد بودن محاسبه حاصلضرب دو عدد چهاررقمی بر روی کاغذ یا نظایر آ شدیدا سقوط کرده است . از طرف دیگر به سبب افزایش گریزناپذیر تحرک شغلی و نیز در هم تنیذگی شدید جوامع (‌بهره وری اقتصادی )‌ناشی از مهارت های غیرشناختی (‌مانند مهارت کار تیمی . تعامل موثر با دیگران .خلاقیت.پرسش گری . تفکر نقادانه و امثالهم ) شدیدا رشد کرده است . نتیجه آنکه برنامه درسی تهی از این مهارت ها نماد بارز (‌فقر آموزشی )‌ خواهد بود .

۴- محرومیت از دانش دیجیتال :

در قرن ۲۱ حتی انجام ساده ترین مشاغل بدون دسترسی به ابزار های دیجیتال به ویژه موبایل های هوشمند و بدون برخورداری از حداقلی از دانش دیجیتال ناممکن است .توجه به این مسائل در طراحی محتوای آموزشی مدارس چه در مناطق محروم و چه در مناطق برخوردار از ارکان مهم فقرزدایی آموزشی محسوب میشود .